چرا باید در مورد محیطزیست بدانیم و در پی آگاهی از تغییرات آن باشیم زیرا همواره رشد و نمو و زندگی انسان به محیط زندگی او -همه چیزهایی که در زندگی روزمره به آن وابستهایم و یا چیزهایی که شاید در زندگی خود کوتاه خود با آن برخورد نداشته باشیم- وابسته است، خوشبختی آنکه امروزه انسان برای توسعه و پیشرفت، روش خود را از راهحلهای معمول که بیدقتی و نا آگاهی از مسائل پیرامونی محیطزیست و بیاعتنایی به ارزشهای نظم اکوسیستمی آن بوده تغییر داده و در حل مسائل ناگوار تحمیل شده را به راهحلهای پایدار که محیطزیست و انسان هر دو بتوانند به زندگی ادامه دهند؛ اگر انسان از نگاه منفعتطلبانه تنها پرهیز کند و به اندیشه و آگاهی در نظم علم اکولوژیکی که هر موجود زندهای انسان و جانوران زنده دیگر برای تامین انرژی و مواد اولیه استفاده میکند. در حقیقت هر موجود زنده درون سیستم نظام جایی دارد که در آن حیاتش تداوم مییابد، اکولوژی علم کشف و بررسی این نظامهاست و ارتباط بین اجزا سیستمها و لگام آنهاست.
انسان امروزه دست به آشفتگی در این نظام طبیعی زده و مکانیسمهای مصنوعی ایجاد کردهاست؛ اکولوژی، علم شناختهایی است که انسان درباره تاثیر محیط بر روی موجودات زنده و تاثیر موجودات زنده بر روی محیط و ارتباط متقابل بین موجودات زنده بدست آورده است، مطالعات اکولوژی از سطح موجود زنده، جمعیت، مرگ و میر، بیماریها، رفتارها، گروه، زیستگاه تا بیوسفر را در بر میگیرد.
بیوسفر یعنی تمام نقاطی بر روی کره زمین که توانایی زیست را دارا باشد، هوا خشکیها و محیطهای آبی که موجودات زنده زمین، میلیونها گونه جانوری و صدها هزار گونه گیاهی در یکی از آنها ساکن هستند، اکوسفر یا اکوسیستم را تشکیل میدهند بیوسفر دارای ساختمان نامنظم و موزاییکی شکل و از نظر شکل هندسی نایکنواخت است، گسترش نابرابر اقیانوسها، قارهها، سلسله جبال، جلگهها، آبهای جاری، کویرها و بخش نامنظم عناصر بیجان و انتشار ناهمگون موجودات زنده مثلاً در مناطق بسیار خشک یا اعماق دریاها یا نواحی قطبی و ... بیوسفر است.
حل مشکلات محیطزیست در گرو درک سیستمها و میزان تغییر و پیچیدگی در آنهاست مثلاً اگر بارندگی کاهش یابد این تعادل برهم خورده و تعداد جانوران تحت فشار قرار میگیرد در اینجا طبیعت خود با کاهش تعدادی از علفخواران این تعادل را برقرار میکند، گویی که نظمی درونی در سیستمهای طبیعی نقش دارد و در بعضی دیگر از سیستمها از راه تراکم تنظیم میشود و مثل ترموستات عمل میکند مانند گاز کربنیکی که در نتیجه فعالیت انسان یا آتشفشانها به وجود آمده و توسط سیستم کربناتی دریاها جذب میشود؛ بیوسفر از قطعات کوچک همگن و یکنواختی تقسیم شده است اصطلاح اکوسیستم به مجموعه موجودات زنده و محیط زندگی آنها گفته میشود، بسیاری از اکوسیستمها از یک تکامل طولانی و جریانهای سازگاری گونهها با محیط به وجود آمدهاند، بنابراین توانایی لازم برای رسیدن به یک نوع خود تنظیمی و ثبات در مقابل تغییرات محیطی در خور را دارند، یک برکه کوچک را در نظر بیاورید محیط فیزیکی، شیمیایی، آب و مواد محلول، گیاهان و جانوران زنده پیرامون روابط متعدد مانند وابستگیهای متقابل غذایی- رقابتی وجود دارد. اکوسیستم از نظر آب و هوا، پستی و بلندی، محیط گیاهان و جانوران، نوع خاک، گردش آب و یا ژئوشیمی به نوعی همگن و یکنواخت است که درون آن منابع کافی برای تضمین ادامه حیات وجود دارد.
اجزای تشکیلدهنده اکوسیستمها در محیطهای خاکی کلیه عناصر غذایی محلول در عصاره خاک، گازها، آب، حرارت، نور، رطوبت، محیط، انرژیهای ورودی و تمام عوامل غیرزنده پیرامون، موجود غیرزنده گفته میشوند و در محیطهای آبی محیط غیرزنده متفاوتی دارد؛ مجموعه موجودات زنده هر اکوسیستم دو گروه موجودات تولیدکننده و گروه مصرفکننده نامیده میشود، تولیدکننده تنها از گیاهان کلروفیلهای تشکیل شدهاند که در فرآیند فتوسنتز با استفاده از نور خورشید دیاکسیدکربن و آب میتوانند به ساختن مواد هیدروکربنی مورد نیاز غذایی خود بپردازند یعنی موجودات خود غذاساز، مصرفکنندهها بسیار متنوعاند، مصرفکننده بزرگ و مصرفکننده کوچک، خرگوش گیاه مرتع را میخورد و گرگ از خرگوش تغذیه میکند، همه از مصرفکنندههای بزرگ هستند، اما موجودات ریز یا میکروارگانیسمها از بقایای جسد حیوانات یا مدفوع آنها استفاده میکند و در آخر انرژی مواد بیجان را دوباره به طبیعت باز میگردانند تا در چرخه انتقال ماده و انرژی به کار گرفته شود، این میکروارگانیسمها تجزیهکنندگان و مصرفکنندگان کوچک هستند.
نظریه گایا (مادر زمین) توسط جیمز لاو لاک بیان شده، میگوید که موجودات زنده کره زمین محیطزیست خود را برای بهتر زندگی کردن، دستکاری میکنند. مثلاً دانشمندان میگویند جلبکهای تک سلولی نزدیک به سطح ساکن آب اقیانوسها مقدار گاز کربنیک موجود در اتمسفر را فعالانه کنترل میکنند و به این ترتیب کنترل اقلیم کره زمین را در اختیار میگیرند، به بیانی دیگر زمین همانند یک موجود زنده بزرگ میتواند تداوم خود را اداره کند.
از مهمترین اکوسیستمهای با گستره جغرافیایی وسیع جنگلهای معتدل خزانکننده، تندرا، تایگا، جنگلهای پر باران، صحراها، مناطق حاره، که درون آنها اجتماعات بسیار ارزشمندی مانند جنگل یکدست راش یا مجموعههای جانوری مخصوص به خود در آن زیست میکند، برخی جوامع خرد و کوچک نیز وجود دارند که پر اهمیت و یک سینوسی هستند. تنه درختی مرده که سبب جمع شدن تعدادی از موجودات گرد یکدیگر میشود، گاهی تغییر یک جامعه به جامعه دیگر کم و بیش تدریجی صورت میگیرد، این ناحیه بینابینی یا زیست مرز میتواند دهها کیلومترمربع باشد مناطق حاشیه جنگلها، مناطق باتلاقی بین تالابها و خشکیها نوار ساحلی بین قارهها مثل حد فاصل جزر و مد آب دریا محل اتصال رودخانههای آب شیرین با دریا یک اکوتن محسوب میشود که گاهی تنوع گیاهی و جانوری غنیتری دارند لیکن با تعداد کمتر بر اثرکنشهای آب و هوایی و یا کنش رویدادهای زمینشناختی به پیدایش سازگاریهای مربوط به شکل ظاهری فیزیولوژی گیاهی یا اکولوژیکی حذف و یا حفظ گونهها و یا تنظیم انبوهی گونهها بیانجامد. اما واکنش به نوعی دیگر نیز بروز میکند تخریب، سازندگی یا تبدیل و تغییر مانند گیاهان پست نظیر جلبکها، گلسنگها، خزهها از عوامل اصلی هجوم به صخرهها و تخریب آنها هستند، ریشه عظیم گیاهان با رخنه در شیار تخته سنگها موجب انهدام آنها میگردند، ترشحات اسیدی این ریشهها از لحاظ شیمیایی بر محیط اثر میگذارد. در خشکی برجای ماندن فضولات جانوری و لاشبرگ گیاهی نوعی واکنش ساختمانی به شمار میرود و هرگاه به طور ناگهانی یک گونه خاص شود و با اهمیتتر از گذشته گردد تغییراتی اساسی رخ میدهد، در یک منطقه خرگوشها دچار بیماری ویروسی گردیدند و به دنبال شیوع این بیماری خرگوشها نمیتوانستند گیاهان را بجوند پس به سرعت گیاهان ساقه چوبی در منطقه رشد کردند، چرای دامها منظره گیاهی مراتع را تغییر میدهد گونههای خوش خوراک توسط دام خورده شده و گونه غیرخوراکی منطقه را اشغال میکنند.
از نمونهای که انسان مسبب اصلی به وجود آمدن آن بوده میتوان به این مساله اشاره کرد: در سلسله جبال مرکزی فرانسه یک جنگل راش بود که طبقه زیرین آن را درختان شمشاد تشکیل میداد به تدریج روزنههایی در آن ایجاد گردیده و نیز در اثر چرای بیش از اندازه دام به شدت آسیب دید و گیاهان چوبی آن ناپدید و چمنزاری متشکل از گیاهان علفی جایگزین آن شد، بدین ترتیب خاک بدون پوشش گیاهی کافی در اثر جریان آبهای روان دچار فرسایش شده سنگ مادر در سطح زمین آشکار و بسترهایی از سنگلاخ در محدوده وسیعی گسترده شد و در نهایت از جنگلهای وسیع اولیه چیزی مثل چمنزاری از گونههای علفی همراه با تعدادی درختچه برای پرنده باقی نماند، در محیط آبی پر شدن تدریجی گسترههای آبی در اثر رشد گیاهان و یا رسوبات و گوناگون مثال شناخته شدهای از چگونگی سیر جانشینی در آبهاست اصولاً یک دریاچه در ابتدا نسبتاً جوان که دارای آبی عمیق و شفاف سرشار از اکسیژن بوده و میزان تولید در آن کم است انباشتگی در آن به تدریج به علت تهنشین شدن مواد آبرفتی و بقایای جانوری و گیاهی در کف آغاز میگردد و ورود رسوبات مختلف در اثر آبشویی خاکهای مناطق مجاور که پر از عناصر مختلف مثل فسفر و ازت هستند سبب افزایش رشد گیاهان و به تدریج بر میزان تولید اضافه شده و از درصد اکسیژن کاسته میشود به گونهای که بقای سایر موجودات آبزی به مرور زمان با افزایش میزان انباشتگی و بالا رفتن رسوبات و مواد خارجی به تدریج دریاچه تبدیل به مرداب و سپس مرداب و سپس جنگل میشود.
زمین سیستمی پویا و تکامل یابنده است و حرکت و ذخیره مواد بر فرآیندهای فیزیکی شیمیایی و زیستشناختی آن به شدت تاثیر میگذارد، اگر قرار باشد که زمین خود را بشناسیم باید توجه خود را بر موادی که در آن حرکت میکنند یا ذخیره میشوند و برهم کنش و واکنش دارند، متمرکز کنیم.
گرچه انسانها فقط درصد بسیار کمی از بیوماس کره زمین را تشکیل میدهند ولی گونه غالب هست و این تاثیر عظیم بر محیطزیست در مدتی بسیار کوتاه اتفاق افتاده، فناوری نه تنها استفاده از منابع را افزایش داده بلکه موجب شده انسان امروزی با راههایی نو بر محیطزیست تاثیر بگذارد تاثیری نیرومند و پر اهمیت؛ اساس بقای بشر غذای کافی، آب، پناهگاه و کسب انرژی لازم و کافی از محیطزیست است و امروزه دسترسی انسان به انرژی زیاد این توانایی را به او داده که ساختار اجتماعی عمدهتری نسبت به زیستمندان زمین داشته باشد.
کشاورزی قدیمیترین فعالیت انسان در جهان هست و هنوز نیمی از مردم در کشتزارها زندگی میکنند کشاورزی در زمینههای مختلف به دلیل استفاده از مواد مختلف روی خاک اثر میگذارد، از دست رفتن خاک، افزایش رسوبگذاری در رودخانههای پایین دست، تاثیرات مواد شیمیایی و تغییرات حاصلخیزی خاک در نواحی بزرگ انجام میشود، امروزه محدودیت آبهای زیرزمینی و آثار منفی آفتکشها، آلودگی آبها و آلودگی خاک را از مهمترین مسائل محیطزیست میتوانیم نام ببریم.
فرآیندها و نظامهای طبیعی یکی از مهمترین عملها در محیطزیست است؛ فرآیندهای زیستی ممکن است کوتاهمدت باشند مثلاً مهاجرت، تولید مثل، گسیختگی در ماده گیاهی یا درازمدت باشند مانند تکامل که در دورهای ده، صد و هزار ساله دیده میشود. نظامهای طبیعی نتیجه تبادل همین فرآیندها هستند و حفاظت از این فرآیندها و نظامهای طبیعی شرط مهم در حفاظت از زمین میباشد.
زمین تنها خانهای است که همه در آن شریک هستیم پس نگهداری از آن به همه انسانها برمیگردد، حفظ جمعیت حیاتوحش و حفظ قلمرو زندگی تنوعزیستی حیوانی به ویژه درندگان و گوشتخواران و تنوع گیاهی زمین در حفاظت محیطزیست و ایمنی کلی زمین بسیار موثراست؛ این تنوع بینظیر در تنوع غذایی، دارویی و ژنتیکی زندگی بسیار ارزشمند است.
از مسائل بسیار مهمی که برای حمایت از زمین باید به آن توجه کنیم جمعیت است، فشار جمعیت بر تمامی زوایای این ستاره زیبا اثر میگذارد جنگ و ناامیدی سبب میشود که مردم از احساس مسئولیت خود بر زمین کوتاهی کنند و تنها بر حقوق و مزایای زندگی پرمصرف پا به فشار تاکید کنند؛ در تفرج و گردشگری مسئولانه، بهرهبرداری با تعهد انسانی و اخلاقی لازم و ضروری است.
راههای کوچک و بزرگی برای نگهداری و امنیت زمین و زندگیهای درون آن میتوانیم پیشبینی کنیم، اگر توجه به زمین را بیاموزیم به ویژه از کودکی.
نسرین امینیان