سلامت خاک ضامن سلامت انسان است

سلامت خاک ضامن سلامت انسان است

سلامت خاک ضامن سلامت انسان است

انسان جهان امروز با انواع مخاطرات محیطی روزگار می گذارند. محیط و انسان در ارتباط مستقیم و دوطرفه با یکدیگر هستند. بر هم کنشی که تعامل یا تقابل را می سازد و رابطه ای که عدم تعادل در آن سازگاری و ناسازگاری را برای هر کدام از دو طرف ایجاد خواهد کرد.

در علم بهداشت محیط، انسان محور کلیه بررسی های محیطی است. جنگل، آب، هوا، خاک بررسی می شوند تا انسانی سالم تر در حال و آینده داشته باشیم. از این سو با حفاظت از محیط زیست پیوندی عمیق دارد اگر باور داشته باشیم که انسان نیز چون سایر موجودات بخشی از مجموعه و اکوسیستم است و نه در راس آن و یا باور داشته باشیم که نقص در این اکوسیستم وسیع به هر دلیلی، بر انسان و جامعه بشری نیز اثر خواهد گذاشت. در این بین خاک ارزش بالایی در حفاظت از موجودات زنده دارد چه آنها را که در دل خود جای داده است و چه آنها که بر روی آن به زندگی مشغول هستند. یکی از عوامل از بین رفتن آن، فرسایش است و فرسایش یکی از عوامل جدی تهدیدکننده حاصلخیزی خاک و در نتیجه توان تولیدی آن، حتی در بخش سیاست گذاری های کشاورزی نیز بسیار مهم است. طبق آمارها این فرسایش در ایران در حداقل 16هزار تن در هکتار در سال است. در حالی که شاخص جهانی آن حدود 6 تن در هکتار می باشد یعنی خاک سرزمین ما با سرعتی در حدود 2.5 برابر میانگین جهانی در حال از بین رفتن است. این در حالی است که تشکیل هر سانتیمتر خاک به طور متوسط 300 تا یک هزارسال زمان نیاز دارد و سرعت از بین رفتن آن 10 برابر سرعت بازسازی آن است. پایداری در تولیدات کشاورزی و تدوین سیاست ها و اهداف کلان و امنیت غذایی به سلامت خاک و توجه به اهمیت آن وابسته است. برای سرزمین ما که به دلایل مختلف از جمله تحریم های کمرشکن، موضوع خودکفایی در تولید(صرف نظر از بررسی عمیق آن که آیا تصمیم درستی است یا خیر) مهم تلقی می شود و سرتیتر برنامه ها و اخبار است. بدون توجه به پرداختن به موضوع فرسایش خاک، راهی از پیش نخواهد برد و به مقصد نخواهد رسید. هرچند که به شخصه باور دارم خودکفایی خود عامل تخریب سرزمینی است و بدون توجه به ظرفیت های زیستی آن سرزمین نمی تواند به آن پرداخت و اثرات دراز مدت و فاجعه بار آن دامن سلامت انسان ها را خواهد گرفت و هزینه های سنگین بر دوش دولت ها خواهد گذاشت.

از سویی دیگر در اثر فعالیت های انسانی، خاک به عنوان دریافت کننده آلاینده ها با کمبود موادمغذی و افزایش باز آلی بیش از ظرفیت خودپالایی خود مواجه هستند. چرا که خاک علاوه بر اینکه تامین کننده موادغذایی است خاصیت تصفیه کنندگی بالایی دارد از این روست که مردگان را به خاک می سپاریم و زائدات را نیز. خاک قابلیت تجزیه آلاینده ها و تبدیل آنها به ترکیبات بیضرر را دارد و می تواند آلودگی های محیطی را کاهش دهد. اما میزان موادی که برای تجزیه و تصفیه به او می سپاریم باید در تناسب با ظرفیت خاک باشد و اگر بیشتر از توان تصفیه کنندگی آن باشد خود به عاملی آلاینده برای خاک مبدل می شود.  

خاک با کیفیت به کمک ریشه درختان به نگهداشت آب، پرکردن سفره آبهای زیرزمینی و جلوگیری از اثرات تخریبی ناشی از سیلاب ها بسیار کمک کننده و حیاتی است. زمین عاری از درختان و پوشش گیاهی مناسب و خاکی که فرسایش یافته با هر سیلابی می تواند اثرات تخریبی برای انسان ها و بومیان منطقه خواهد گذاشت که در پی این رخداد طبیعی، بحران های انسانی زیادی رخ می دهد که حل آن ها نه تنها نیازمند گذر زمان که هزینه های گزافی را به دوش دولت ها می گذارد.

به باور من و با مدد از علم بهداشت محیط در عصری که هم پرداختن به مسائل محیط زیستی بیش از هرزمان دیگری در اخبار و جرائد و فضاهای مجازی گسترش یافته آنقدر که گروهی از شدت پرداخته شدن به آن، به نوعی از بحث های این چنینی فاصله می گیرند و هم به دلیل وضعیت نامناسب و تراژیک محیط زیست، در اولویت قرارندادن آن در تصمیم گیری ها جایز نیست. می توانیم با در اولولیت قرار دادن سلامت انسان ها در حال و آینده، در تصمیم گیری ها و عملکرد مان چه در جایگاه های حکومتی و سطوح بالای مدیریتی و چه در سطوح محلی و یا در جایگاه یک شهروند، عضوی از یک خانواده و در پایان به عنوان فردی فارغ از همه تعلقات اجتماعی، توجه به محیط زیست و خاک را در اولویت بگذاریم. با محوریت قرار دادن سلامت انسان ضرورت این مهم سهل تر و کاملا منطقی بنظر خواهد رسید و شکی برای پرداختن به آن وجود نخواهد داشت.